گریه عشق
گریه عشق
وقتي که گريه ام ميگيره دلم ميگه مبارکه
قدر اشکهاتو بدون هنوز چشات بي کلکه
وقتي که گريه ام ميگيره يه آسمون باروني ام
اما به کي بگم خدا من تو خودم زندوني ام
سرمو بالا مي گيرم کسي جوابم نميده
خيلي شب هاست يه رهگذربه گريهام نخنديده
يه روزو روزگاريه منو يه دنيا بي کسي
شدم يه مشت خاطره يه کوره ي دلواپسي
مي خوام تلافي نکنم حرمت دل رو ميشکنم
دارن به جرم ساده گيم چوب حراجم مي زنن
تو اين ولايت غريب دل مرده ها عزيز ترن
قحطي عشق عاشقاست قلب هاي سنگي مي خرن
نظرات شما عزیزان:
سلام بهار جون.امیدوارم حالت خوب باشه نمیدونم چرا هر وقت به وبتون میام مطالبتونو هر چند بار هم که بخونم بازهم برام تازگی دارن.من حقوق تدریس میکنم حقوق عمومی و جزا و مبانی علم حقوق
گذشته تلخ 
ساعت10:37---28 مهر 1390
خدایا وقتی ازم گرفتی و بهم بخشیدی ، فهمیدم که
معادله زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاست
و نه شاد بودن برای داشته ها . . .
عاشقی بدترین چیزه
معادله زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاست
و نه شاد بودن برای داشته ها . . .
عاشقی بدترین چیزه
گذشته تلخ
ساعت10:36---28 مهر 1390
خدایا وقتی ازم گرفتی و بهم بخشیدی ، فهمیدم که
معادله زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاست
و نه شاد بودن برای داشته ها . . .
عاشقی بدترین چیزه
معادله زندگی ، نه غصه خوردن برای نداشته هاست
و نه شاد بودن برای داشته ها . . .
عاشقی بدترین چیزه
[ پنج شنبه 28 مهر 1390 ] [ 9:45 ] [ بهار ]
[
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
تبادل
لینک هوشمند